شرکت تعاونی نوع دیگری از شرکتهای تجارتی میباشد که سرمایه و ضمانت شرکا در آن تاثیر کلی ندارد بلکه تعداد شرکا و کثرت آنها موثر میباشد.
در مقابل احتیاجات روز افزون، افراد ضعیف مخصوصا کشاورزان و کارگران جز با کمک یکدیگر نمیتوانند مشکلات بزرگی را حل کنند. یک فرد توانا شایدبدون کمک دیگران بتواند نیازهای خود را برآورده کند ولی بیشتر افرادی که از جنبه مالی ضعیفاند، اگر به یکدیگر کمک نکنند هرگز نمیتوانند زندگی خوبی داشته باشند.
یک نیروی ضعیف در جامعه ناچیز است و در مقابل احتیاجی که در اثر توسعه دایره تمدن هر ساعت اضافه میشود نمیتواند وسایل راحتی خود را فراهم نماید ولی این نیروها هر قدر ضعیف باشند، اگر متمرکز شوند قدرت بزرگی تشکیل میدهند که در سایه آن شرکایی که از آن بهرهمند میشوند به هر هدف اقتصادی که مایل باشند خواهند رسید.
اروپا در قرن هیجدهم به دو دسته متمایر تقسیم شده بود یکی ثروتمندان و صاحبان کارخانه و اشراف و دیگری کارگران و کشاورزان و رنجبران، این احتیاج بیشتر برای طبقه پایین پیدا شد که خودشان بدون مراجعه به طبقه ثروتمندان «به شرط اجتماع» شرایط زندگی را فراهم سازند.
تعریف کلی شرکت تعاونی
شرکت تعاونی شرکتی است که به منظور بهبود وضع اقتصادی شرکا و تامین نیاز آنها تشکیل میشود. بنابراین اگر وضع اقتصادی نامناسب و سطح خرج بالا، بازار کساد، نیازهای زندگی و یا کار پیدا نشود اشخاص به منظور بهبود وضع اقتصادی خود شرکتی تشکیل میدهند که در نتیجه:
- اگر بهای اجناس گران و شرکا به علت نداشتن پول نتوانند احتیاجات سالیانه خود را یکجا خریداری کنند و ناچارند روزمره از دست سوم و چهارم اشیا مورد احتیاج خود را به قیمت گرانتر تهیه کنند، شرکت تعاونی با پول جزیی که هر شریک میپردازد و جمع آن مبلغ کلی میشود، اشیا مورد احتیاج شرکا را از دست اول خریداری و به همان قیمت تمام شده با سود جزیی به شرکا میفروشد.
- هر زمان کشاورزان و ارباب صنایع نتوانند کالا یا متاع خود را به علت احتیاج به پول در بازار به قیمت خوب بفروشند و ناچارند فرآوردههای خود را روزانه به بهای کمتر و یا با فروش سلف به ارزش کم به دلالان و یا سود پرستان واگذار نمایند، شرکتی تشکیل میدهند که آن شرکت کالای آنها را در یک محل جمع نموده و به قدر احتیاج روزانه به آنها پول میدهد، سپس کالای جمع شده را به قیمت خوب در بازارهای دنیا فروخته، وجه آن را پس از کسر سود بسیار نازل به شرکا میپردازد.
- به اشخاص فقیر کسی وام نمیدهد و اگر بدهد با شرایط سنگینی خواهد بود. این قبیل اشخاص شرکتی تشکیل و با سرمایه جزیی که میپردازند اعتبار کافی بدست آورده و هریک از شرکا اگر احتیاجی داشت با سود ناچیزی از شرکت وام میگیرد. در شرکت تعاونی سرمایه و نفوذ اشخاص نقش مهمی ندارد و شرکا هرقدر سرمایه داشته باشند بیش از یک رأی نخواهند داشت و سود هم به نسبت سرمایه تقسیم نمیشود.