قراردادهای تجارتی عبارتند از رونق و گسترش تجارت و مراحل مختلفی که پیش میآید و این گسترش باعث ایجاد راههایی برای بازرگانان میشود که در اثر کثرت دفعات عمل، جاری و معمول گردیده و تجار ناچار به تبعیت از آن شدهاند. در بیشتر کشورها نسبت به قراردادهای تجارتی جنبهی قانونی داده شده و در قوانین مختلف دربارهی امور تجاری، آنها را لازم به اجرا دانستهاند.
در قوانین تجاری ایران جز در موارد کمی، قراردادهای تجارتی مورد توجه واقع نشده، پس نسبت به قراردادهایی که در قانون مدنی عنوانی ندارد باید تابع اصل کلی قانون مدنی باشد و اگر قانون مدنی ساکت بود عرف و عادت تجاری در آن جاری خواهد بود.
قصد طرفین در موقع معامله نیز باید در نظر گرفته شود. به عنوان مثال: در مورد خرید و فروش تجاری بیشتر طول مدت برای تهیه و مسافت مورد بحث واقع میشود. تاجری از تهران به آمریکا سفارش جنس میدهد و پس از مدت چهارماه به نامبرده تسلیم میشود. باید دید عقد بیع (خرید و فروش) از چه زمان منعقد شده و اگر در این مدت مبیع از بین رود، بر عهدهی خریدار یا فروشنده است و یا اینکه تاجر تهرانی که جنسی را به تاجر تبریزی میفروشد و بعد از این که به مسئول حمل و نقل تحویل داد و جنس از بین رفت آیا مال تلف شده در دست فروشنده بوده یا مشتری. در حقیقت تحویل به متصدی حمل و نقل یا پست که وسیلهی مطمئنی است، فروشنده را از آثار تلف شدن مال بر کنار میکند یا خیر و اگر قرارداد ساکت بود محل تحویل مبدا است یا مقصد و به عبارت دیگر دست فروشنده در موقع حمل دست امانی بوده یا خیر.
در این قبل موارد که فروش در مقصد را به کلمات اقتصادی (C & F) و فروش در مبدا را (FOB) مینامند. قوانین بسیاری در کشورهای متمدن وضع شده اما در ایران باید نظر طرفین را در موقع معامله شرط دانست والا عرف و عادت قراردادهای تجارتی رعایت خواهد شد.